پیامک های پ ن پ جدید
.
به مامانم میگم پول بده! میگه اونایی که دو روز پیش گرفتی چی شد؟ نکنه همشو خرج کردی؟ تا اومدم بگم پـَـ…. زد تو دهنم نذاشت حرف بزنم! من فقط میخواستم بگم پـَس اندازشون کردم
***************************
تو برف و بوران کنار جاده دبه چهار لیتری رو بزور نگه داشتم تکون میدم، یارو زده بقل میگه بنزین می خوای؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ دبه چسبیده به دستم خواستم کمک کنی جداش کنم! یارو هم گازشو گرفت رفت تا صبح یخ زدم تو جاده ولی ارزش پـَـ نـَـ پـَـ رو داشت!
***************************
رفتم روی پله لامپ رو عوض كنم. مامانم پله رو گرفته بود كه نَیوفتم. گفتم: گرفتیش؟ گفت: پـَـ نـَـ پـَـ می خوام تكونش بدم فكر كنی توی مانور زلزله ای
***************************
همسایمون عروسی داشتند دوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد. دوستم گفت عروسیه؟ پـَـ نـَـ پـَـ همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !
***************************
خواهرم از بیرون میاد خونه... میبینه پشت سیستمم... می گه کامپیوتر روشن کردی؟ پـَـ نـَـ پـَـ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه
***************************
تولد برادرم براش کیک و شمع خریدیم. شمع رو براش روشن کردم میگه فوتش کنم؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ روشن نگه دارش چهارشنبه سوری از روش بپریم
دل ما شاد شد از خاطره های پـَـ نـَـ پـَـ
هرکسی هر سخنی داشت برایت بنوشت
ذهن ما باز شد از ذهن رسای پـَـ نـَـ پـَـ
***************************
دوستم از پشت تلفن میگه چطور باید موبایلو از حالت دایورت خارج کرد؟ میگم اینو بزن #21# (مربع 21 مربع)!! در اومده میگه: مربع؟ پـَـ نـَـ پـَـ ذوزنقه!***************************
مامانم میگه برو اسفناج بخر میگم میخوای آش درست کنی؟ میگه پـَـ نـَـ پـَـ ملوان زبل و دعوت کردم امشب واسه اون میخوام
***************************
کفشم رنگ داده پامو آبی کرده. دوستم دیده میکه کفشت رنگ داده؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ جای میخواستم برای بانک انگشت بزنم، دستم بند بود برای همین با پا انگشت زدم
***************************
میدان ونک سوار تاکسی خطی های آرژانتین شدم، راننده تاکسی بهم گفت آقا آرژانتین پیاده میشی؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ سیدنی پایتخت استرالیا پیاده می شم
***************************
ماهی قرمز خریدی برای سفره هفت سین؟ پـَـ نـَـ پـَـ می خوام تو خونه پرورش ماهی راه بندازم.دم عیدی به بابام میگم واسه مسافرت برو ماشینو سرویس کن. میگه موتورشو؟؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ دهنشو
***************************
تو خدمت تو اموزشی بودم یه شب که نکهبان انبار بودم ترک پست کردم رفتم خوابیدم فرمانده اومد بالا سرم زد تو سرم گفت احمق ترک پست میکنی دیگه اره؟!! منم نه گذاشتم نه برداشتم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ نماز شب میخونم. (حدس زدن بقیه ش با خودتون)
***************************
بابا بزرگم گفت بریم بانک سفارش کارت هدیه بدم. گفتم بابا جان می خوای عیدی بدی؟ گفت: پـَـ نـَـ پـَـ می خوام این کارتا رو به جای کارت تلفن بفروشم
***************************
به دوستم می گم وبلاگ په نه په رو برو ببین خیلی باحاله. میگه همونی که خیلی معروفه؟ پـَـ نـَـ پـَـ اونی که هیشکی نمیشناسه
***************************
رفتم گمرک به یارو می گم پالس 220 , آپاچی 180 , پولسار و... بعد می پرسه دادش می خوای موتور بخری؟ پـَـ نـَـ پـَـ می خوام تحقیق راجع به موتور های سیکلت بنویسم دنبال منبع بودم
***************************
توی ترافیک ولیعصر بودیم چراغ که سبز شد نوبت رفتن ما شد، یهویی یارو بچش از کالسکه پرید بیرون کل خانواده دنبال بچه بعد باباش اومد جلو عوض عذر خواهی میگه: می خواستین رد شین؟ پـَـ نـَـ پـَـ فکر کردیم مسابقه دو ماراتونه، می خواستم تماشاچی باشیم